تنفس

به نام آنکه فکرت آموخت

تنفس

به نام آنکه فکرت آموخت

اربعین

زینب رامی بردند به اسیری. بدن حسین مانده بود زیر آفتاب.حسین ٬همان که سالها پیش وقتی زینب خوابیده بود ٬ایستاده بود مقابلش تا آفتاب اذیتش نکند. اماحالا او نمی توانست جبران کند. چاره ای نبود جز گذاشتن و گذشتن.


زینب و زین العابدین نگذاشتند عاشورا در کربلا بماند.خطبه هایشان کاری کرد که یزید همه چیز را انداخت گردن عبیدالله و محترمانه برشان گرداند مدینه .قیام ها علیه بنی امیه شروع شد . انگار باید حسین کشته می شد تا مردم به خود بیایند....


اربعین سالار شهیدان تسلیت باد

نظرات 2 + ارسال نظر
فطرس دوشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:36 ب.ظ http://fotros61.blogsky.com

کاش … وقتی خدا در حشر بگوید : چه داشتی؟


سر برکند حسین … بگوید : حساب شد …


حق حق

کاش....

محمد چهارشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:16 ب.ظ http://w

فقط امید به رحمت خدا...

ناامیدی بزرگترین کفر است...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد