تنفس

به نام آنکه فکرت آموخت

تنفس

به نام آنکه فکرت آموخت

نکاتی که خوب است قبل از ازدواج بدانیم !

ایمیلی از طرف آقای دکتر علیرضا شیری برایم آمده بود که احساس کردم خواندن آن برای دوستان خالی از لطف نیست خصوصا دوستانی که در شرف ازدواج هستند و حتما لازم است اطلاعاتی را در این زمینه داشته باشند .

برای همه جوانان آرزوی ازدواجی موفق را دارم.


1. وقتی ارتباط بلد نیستیم برقرار کنیم ، بعید است ازدواج خوبی داشته باشیم زیرا ازدواج به مهارتهای ارتباطی بالایی احتیاج دارد. مهارتهای ارتباطی موضوع پیچیده ای نیست. در درجه اول ارتباط با خودمان باید درست باشد . کسی که خودکم بین است ارتباطهایی دارد نه به خاطر عشق و تعهد بلکه به خاطر اینکه ضعفهای درونیش را پر کند. همسر چنین آدمی همیشه باید طوری عالی باشد که این آدم اعتماد به نفس نداشته اش را از او دریافت کند ، این میشه یه رابطه انگلی عاطفی

2. با کسی که خود شیفته است ازدواج نکن، زیرا همیشه احساس میکند حرفهای او، سلیقه او، طرز حرف زدن او، مطالعات او، دین داری او، اخلاقیات اوخیلی خاصند و همسراو باید فعلا  او و رازهای نبوغش را کشف کند. آدمهای خود شیفته به راحتی توانایی نادیده گرفتن احساسات و شعور شما را دارند و ممکن است به خودشان حق بدهند به راحتی به تو خیانت کنند

3. مراقب آدمهایی باش که ظاهر اجتماعی موفقی دارند و خیلی حواسشان به همه جزئیات زندگی تو هست ! گاهی این افراد زمینه اختلال شخصیتی پارانویا دارند یعنی شک و بدبینی. بدبینها زندگی خود و شما را پس از ازدواج جهنم میکنند. ایشان استعدادی عجیب و هوشی سرشار و عقلی ناقص دارند ! تمام هم و غمشان اینست که تو در نامزدی قبلی خود چه تجربیاتی داشته ای، کدام رستورانها رفته اید...همه ساعاتی که باید صرف رشد تو در ارتباط عاطفی ت شود ، حرام قانع کردن یک آدم مریض میشود. در دوره نامزدی میشه رفتارهای افراد شکاک را شناخت...یادت نره شکاک ویروسی در تو میزند که بعدا توجه نورمال یک آدم نورمال را خیلی کم و ناکافی ببینی

4. مراقب باش خیلی کمال طلب نباشی زیرا کمال طلب perfectionistچنان همه چیز را سخت میگیرد ( نامزدی/ مراسم عروسی/ تشریفات بعد ازدواج) که زندگی جهنم میشود. کمال طلبها فقط وارد بخشهایی از زندگی میشوند که برنده بشوند و لذت بسیاری از فرصتهای ناب زیستن را از دست میدهند

5. این روزها مراقب "چسبندگی عاطفی " هم باید بود...منظورم اعتیاد هیجانی است . دختران و پسرانی هستند که به شدت احتیاج دارند که شما حالشون را خوب کنید در حالیکه ما در زندگی خودمان بیشتر موظفیم  حال خود را ردیابی کنیم. مردانی این چنین توقع دارند که شما همیشه خوشگل و مرتب و  خوش اخلاق باشید. این مردان درکی از همسرشان دارند شبیه مادر. مادر زنیست که همیشه در دسترس، مهربان و حامی است . همسر اگر این چنین باشد اول از همه خودش در هم میشکند زیرا ما بناست فقط با فرزندانمانم تا این حد در دسترس باشیم. برای شوهر باید همسری کرد .

6.هر چقدر نگران اعتیاد به مخدر در نامزدتان هستید ، بترسید از اینکه طرف اعتیاد هیجانی داشته باشد یعنی همیشه باید چیزی جدید در زندگیش باشد تا او احساس رضایت بکند. حالا این ممکنه با تغییر زود به زود شغل و رشته تحصیلی و مطالعات آزاد او باشد یا ممکنه وارد ارتباط های او بشود و هر از گاهی باید ارتباطی موازی را تجربه کند تا شما را دوست داشته باشد. چنین ازدواجهایی خطرناکند زیرا دائم باید همسرتان را بپایید تا دمی به خمره نزند

7. شاید از فلسفه ازدواج شنیده باشید. ازدواجی موفق است که همه چیز شما نباشد. ما حال خوبمان را از چند منبع میگیریم : خانواده خود/ کار خوب / تحصیلات / تاثیرگذاری اجتماعی / دوستان خودمان/ ازدواج. وقتی همه حال خوب خود را به عهده همسر بگذاریم یا نامزدتان به عهده شما میگذارد ، بازی بسیار خطرناکی آغاز شده است زیرا هیچ انسانی چنین قابلیتی ندارد که در دراز مدت شما را خوشحال نگه دارد

8. نیم نگاهی به روابط نامزدتان با خانواده اش بیندازید زیرا الگوی رابطه او با مادر و پدرش کلیدهای زیادی در اختیار شما قرار میدهد. مثلا در دوره نامزدی هر بار که با  فرهاد بیرون رفته ای مادرش 10 بار تماس گرفته است یا مادر نازنین دائم ساعت ورود و خروج این دختر 25 ساله را چک میکند.معنیش اینه که تو این خونه فضای کنترل زیادی حاکمه و خانواده برای حریم شخصی خیلی اهمیت قائل نیست بنابراین اگر روزی دیدی همسر تو ( دختر این خانواده)  داره  پیامکهای تلفن همراه تو را بدون اجازه تو میخواند ، نباید شاخ دربیاری و ورم کنی زیرا به حریم شخصی او احترامی گذاشته نشده بوده که الان او این ادب را بلد باشد

9. مهمترین دلیل طلاق در ایران الان مسائل جنسی است. بدون رودربایستی باید هشدار داد که دانش جنسی خود را با کلاسها و کتابهای خوب و سوال کردن از متخصصین بالا برید ، به شدت تاکید دارم به سلیقه جنسی خود احترام بگذارید ؛ مثلا  اگر  خواستگار شما بسیار لاغر است و شما از فردی تو پر تر خوشتان می َاید ، اگر چیزهای خوب دیگرش را پذیرفته اید ،خوبه به او نیز  این سلیقه خود را اطلاع دهید  تا کمی تغییرش دهد . خیلی خوب نیست که بعدا حسرت چهره و تیپ یکی دیگه را بخورید . خیلی ظریف باید از شباهت نیازهایی از این دست در خود و نامزد مطلع بود تا بعداگرفتاری ایجاد نشود


نفس عمیق ۱: تصمیمات امروز واقعیتهای فرداست
نفس عمیق۲: خانواده مهمترین و اساسی ترین سازمان دنیاست
نظرات 18 + ارسال نظر
سهبا سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:37 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

باز هم یک زنگ تنفس فوق العاده ! البته این یکی ، بیشتر از زنگ تنفس بود ها ! آدم رو به فکر می بره یک تجدید نظر در مورد خودش و زندگیش هم داشته باشه !
کاشکی جوانها موقعی که باید حواسشون رو جمع کنند ، و یادشون بیاد دانسته هاشون رو ! متاسفانه دور وبرم رو که نگاه میکنم ، همه دربرهه ازدواج بر اساس احساس تصمیم می گیرند تا عقل ! برای بعضی هم دقیقا برعکسه ! یعنی عقلانیت مهمتره تا احساس ! و این یعنی فاجعه !
باز هم ممنون .

سلام سر کار خانم سهبای عزیز
بله همینطوره !باید با عقل تصمیم گرفت و احساسات هم فراموش نکرد زیرا هر دو در کنار هم در زندگی لازمند.
از حضور شما خیلی خوشحالم .

دانیال سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:44 ب.ظ http://www.danyal.ir

اینها که گفتی شاید نشأت گرفته از دانشگاه معقول و منقول باشد ولی آنچه در محیط پر فروغ محبوب قلوب آمده آنست که خدای مهربان همه چیز را زوج آفریده است ( آنا خلقناکم ازواجا ) و برای هر شخصیتی نیز زوج و هم کفو خود را خلق کرده است ... لذا با این که در اسلام همه انسان ها با هم برابر و برادرند ولیکن این مسئله را در ازدواج مشاهده نمیکنیم و بر عکس در آمیزه های مشورتی اسلام میبینیم که باید تنها هم کفو خود را برای ازدواج برگزید ، المومن کفواً للمومنه و المسلم کفو للمسلمه ، لذا اگر پسری اهل فسق و فجور است گزینه پیشنهادی برای او دختری صالح و پاکدامن نیست و همین طور قیاس میکنیم در کلیه شئون و روحیات و اخلاقیات از قبیل تحصیلات و ثروت و سن و سال و امراض روحی مثل همین خود شیفتگی و حسد و غرور و .... پس این بندهایی که جناب دکتر علیرضا شیری قید کردند نسخه عمومی نیست !

سلام جناب دهقانیان عزیز
به نکته خوبی اشاره فرمودی و آن هم کفو بودن است که فکر نمی کنم منافاتی با عرایض دکتر شیری داشته باشد .در ازدواج یک فاکتورهای کلی وجود دارد که برای افراد متفاوت است که همه بر طبق فاکتورهای مد نظرشان درب خانه ای را میزنند و یا دختر خانمی اجازه میدهد درب منزلش را بزنند که در افراد متفاوت است همان مثالی که خودتان فرمودید یک پسری که اهل فجور است اصلا دختر مومنه ای را بر نمی گزیند.زیرا که در فاکتور اصلی دچار مشکل است . اما در دوران نامزدی که دوره ی آشنایی می باشد علاوه بر آن ایتم های کلی باید به نکات ریزتری دقت کرد که مهمترین مشکل در دوران نامزدی(آشنایی )همین احساساتی عمل کردن است که مانع شناخت می شود و در اثر ایجاد علاقه مندی دیگر ضعف های طرف مقابل را نادیده می گیرد . که سعی ما بر این است که توجه جوانان به دوره شناخت را بیشتر کنیم در دوره نامزدی باید دقیق تر عمل کرد .
اما این اطلاعات یک از هزار نکته ای است که باید به آن توجه نمود !
ممنون از دقت نظر و همراهی شما

سید داود ساجد سه‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:35 ب.ظ http://sajed.blogsky.com

ماهیت و ریشه این نظریات را باید در فرهنگ غرب پیدا کرد فلذا باید کلامهای اینچنین را با احتیاط انتخاب کرد تا خدایی ناکرده دچار راه غلط نشویم.
فرهنگ غرب هم اگر کارایی داشت که ازدواجهای کشورهای غربی اینقدر بی ثبات و بی بندوبار نبود.

بله بطور حتم روانشناسی علمی است غربی !
و نمی توان از روانشناسی رویکرد اسلامی توقع داشت !
اما در بحث روانشناسی عمقی و آرکتایپ ها بهترین دانشمندان غربی هستند. نمی توان فرویدی راکه پایه گذار مکتب روانکاوی است و ناخود آگاه را مطرح میکند که بسیاری از بیماریها امروزه از طریق روانکاوی ایشان درمان می شود را نادیده گرفت گر چه در ذهن عوام به عنوان یک فرد غیر اخلاقی متصور است در مورد ازدواج های غرب بهر حال ازدواج در هر کشوری بر طبق فرهنگ همان کشور صورت میگرد اما چرا در جامعه اسلامی ما اینهمه طلاق عاطفی وجود دارد سالها زجر آور زندگی میکنند زیرا طلاق را بد می دانند آمار خود سوزی های زنان ایلامی بسیار بالاست
خوب است کلان تر به موضوعات بنگریم ٬رشد اخلاقی در غربی که بی بند باری است در سطح بالایی وجود دارد دروغ به عنوان یک امر غیر اخلاقی شمرده میشود اما در بین ما مسلمانان با وجودی که در مکتبمان این همه تقبیح شده اگر از صبح چندین دروغ نگوییم صبحمان شب نمی شود ما بهتر است به نکات مثبت غرب هم بنگریم ضمن اینکه بی بند باری در آنجا از نظر هیچ کس مورد تایید نیست !
ممنون از همراهی شما

سهبا چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:01 ق.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

یک سری مسائل نفس روزمرگی زندگی ما آدمهاست . یعنی آدم که باشی و توی این کره خاکی زندگی کنی با همه مشکلات ریز و درشتش ، وقتی توی اجتماع باشی و درگیر یک سری ارتباطات ، اون مشکلات خواهی نخواهی سراغت میاد . فرقی نمیکنه مسلمون باشی یا مسیحی یا هر دین و آئین دیگه ای داشته باشی . من نمیدونم ما آدمها چرا اول از هر چیزی ، به جای اینکه به وجوه بالای انسانیت توجه کنیم ، سریع جبهه گیری دینی می کنیم راجع بهش ؟ ! واقعا موندم اینهمه تعصب داشتن خوبه یا بد ؟ شما بگین به من !

سلام عزیزم
ما در زندگی اجتماعی امان افراد را همانطور که هستند باید بپذیریم نه آنگونه که خودمان دلمان می خواهد این یک اصله.زیرا همه آدم ها متاثر از شرایطی هستند که در آن رشد کردند و همینطور شرایط سنی ٬اعتقادی٬و و و آیا می توان توقع داشت همه مثل سهبای عزیز فکر کنند !اصلا اینگونه نیست . بعضی افراد به دلیل ارادت خاصی که به افرادی دارند بسیار محتاط برخورد می کنند و این دلیل بر بد بودن آنها نیست هر کسی روش زندگی اش را بر اساس فکرش بر می گزینداما در مورد مراودات و ارتباطاتت شخصی ومستمری که با افرادی داریم دیگر نمی توانیم بگویی این هر جوری می خواهد باشد چون صحبت کردن او نظرهای او اعتقادات او ما را می رنجاند و ما را متاثر می کندبنابر این باعث می شود که ما با افرادی خاص دوستی می کنیم که همه ی آدم ها اینگونه اند .دوستانشان را انتخاب می کنند . در باره تعصب که فرمودید ٬ تعصب که سهبا جان خیلی بار منفی دارد خوبه بگیم غیرت ٬بهتره ؟در مورد مقدساتمان یا افرادی که به آنها ارادت خاص داریم نمی توانیم بنشینیم و اگر کسی توهینی کرد نگاه کنیم اگر می توانیم ٬پاسخگو باشیم. اگر نمی توانیم بهر حال با برخوردی اعم از اجتنابی و ... از ناراحت بودن خودمان او را آگاه کنیم . اگر هم اعتقادی نداریم که اصلا ناراحت نخواهیم شد که عکس العملی نشان دهیم
امیدوارم تونسته باشم جواب شما را بدهم
سهبا جان دقت نظر شما و نکته سنجی شما قابل تقدیره و قطعا باعث رشد اما مراقب باش این ویژگی اذیتت نکند .
این دیگه جواب کامنت نبود خودش یک پست است
در پناه حق باشی انشالله

تسنیم چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:01 ق.ظ http://t36.blogsky.com

سلام دوست عزیز .من امدم دوباره. ممنونم از همدلی شما. موفق باشید.

سلام عزیز دل
خوش آمدی ٬من هم از حضور شما بسیار خوشحالم.
برقرار باشی

سهبا چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:01 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

هر چی میگذره ، از اینکه در کنار شما گام بردارم ، بیشتر و بیشتر خوشحال میشم . و به خاطر وجود شما هم سپاسگزار خداوندم ، هم دانیال ! اگه گوشش صدا نکنه بیاد اینورا !
کاشکی دست از پیش قضاوتهای ذهنی مون برداریم که مهمترین مانعه در برابر رشد و تعالی فکر و قلب . ممنونم عزیز مهربان .

شما لطف داری عزیزم
من هم از اینکه در کنار دوستانی مانند شما و برادر خوبمان که مطمئنم گوشش صدا می کنه و اینورا میاد!هستم خوشحالم

دقیقا همینطوره ٬اصلا نباید قضاوت کنیم ما یک تمرینی داریم می گوییم که فقط یک روز از صبح که از خانه بیرون می آیی در باره هیچ چیز قضاوت نکن نه بد نه حتی خوب !!!اگه تونستیم....
سلامت باشی و برقرار

دانیال چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:53 ب.ظ

در تایید سخنان سید ساجد عزیز تر از جان عارضم بنده بنا بر گرایش مطالعاتی خود ( اسلام شناسی اطفال ) به این نکته رسیده ام که هر آنچه در روانشناسی امروز گفته میشود نشات گرفته از مکاتب فکری غرب است و نمیتوان به آنها استدلال عملی کرد ، در مکتب غرب برای گفتن « نه » به دوستی به راحتی متوسل دروغ میشویم و در مکتب فرویدی است که خود ارضایی امری پسندیده شمرده میشود ، وقتی در اسلام به عالم دین روحانی گفته میشود ( شخصی که با روحیات مردم سرو کار دارد ) دیگر نیاز به روانشناسی غرب چرا ؟ از شما خواهش میکنم در لابه لای گستره عطیم مطالعاتی اتان یک نظر هم به کتاب معراج السعاده بیندازید و ببینید در دو قرن پیش مرحوم نراقی برای امراض روحی مثل حسد ، دروغ ، سرقت و ... چه پیشنهاد هایی ارائه کرده اند .... در خاتمه تاکید میکنم سخن من در رد و تایید مکاتب فکری غرب نیست و تنها دفاع از داشته های غنی خودمان است ...

به نظرم از مکاتب غرب و جنوب و ....آنچه صحیح است را باید بپذیریم حتی اگر کافر باشند !زیرا از مزایای شناخت درمانی ها و ناخود آگاه و یونگین ها و ....اگر سخن بخواهیم بگوییم به درازا می کشد .اگر کسی هم مهارت نه گفتن را آموخته باشد اصلا نیازی به دروغ ندارد نه در شرق و نه در غرب مهم این است که همین نه گفتن هم کار مشکلی است .
در مورد داشته های خودمان نیز من قبلا عرض کردم که پیامبر گرامی اسلام در هزار و پانصد سال پیش فرمودند که فرزندانتان را روزی چند بار ببوسید(قریب به مضمون )که امروزه روانشناسی برای تفهیم اظهار محبت کلاسها می گذارد اما آیا تا به حال کسی درباره روانشناسی مستدل اسلام مطلبی ارائه داده است برادر بزرگوار اگر آقا در باره علوم غربیه در دانشگاه صحبت می کند برای این است برای جایگزین کردن رشته جامعه شناسی چیزی نداریم ارائه دهیم و گرنه فقط و فقط روایات و احادیث ما مملو از نکات روانشناسی است. ولی آیا ما توانسته ایم با این منابع غنی مکتبی را در روانشناسی ارائه دهیم....

دانیال چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:11 ب.ظ

نمی خواهم برایم از قصه شیرزنان مملکتم بگویید . از دلاوریهای زنان مسلمان هم بارها شنیده ام که بخدا قسم اگر بدانم در پس همه این بازیها حقیقتی شیرین نهفته ، خودم با دست خود هرچه دارم را روانه کارزار خواهم کرد ، اما چه کنم که شک دارم به همه چیز .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواندید : تعجب نکنید بلکه شاخ در بیاورید ،
امروز چهارم اسفند سالروز شهادت خلبان غلامعلی رضائی است ، همان دختری که دلنوشته هایش در فراق بابا ، دل آسمان را میشکند . افسوس که امثال سهبا اینها را یک بازی میداند ، حرفی نیست ، هر کسی ازاد است هر جور دوست دارد تصور کند ولی فقط تصور کند ... اگر قلم بردارد و در جهت نشر این تصورات خود بکوشد و در لابه لای پست ها مفاهیم بارز دینی را که در آن شکی نیست سیبل کنند و هدف گیرند ، آن وقت است که قلم های ما نیزاز غلاف در خواهد آمد!
به عبارت دیگر شما از شام دیشب و مهمانی فردایت گفتی که ما جبهه گیری مذهبی کردیم ! داستان ما پایان ناپذیر است و حقیقت همیشه شیرین نیست ، دوری و دوستی بهترین راهکار است !

....و اما شهدا حقایقی هستند که هیچ کس نمی تواند آنها را کتمان کند....

محمد چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:35 ب.ظ http://www.hubut.blogsky.com

سلام:
من فکر می کنم مطالب دکتر شیری، به واقعیت نزدیکه و در
جایی که ما از آموره های دینی در امر ازدواج،یا چیزی نداریم !
(که معتقدم داریم) یا روی آنها کار نشده، دانستن همین مطالب
بسیار کارآمد است.الان سالهاست که برخی هااز داشته های درونی
حرف میزنند،ولی هنگام عمل باز هم همانهایی که قبلا شنیده ایم را میشنویم و همین باعث سر در گمی جوانان ما در امر ازدواج شده!
پس حداقل همین فاکتورهای کلی خیلی خوبه و کمک میکنه در انتخاب صحیح. از شما به خاطر مطالب نابتون متشکرم.محمد.

سلام
ممنون از لطف شما .
برقرار باشید

دانیال چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:39 ب.ظ

دقت داشته باشید دستورات دین در باب ازدواج تاکیدی است و نه تاسیسی و عدم آگاهی نسبت به این دستورات دال بر نبود فرمول های دینی نیست ،و ما در این باب چه در کتب اربعه روایی و چه در کتب معاصرین کتاب های زیادی داریم که کتاب ازدواج در اسلام شهید پاکنژاد نمونه مناسبی برای مقایسه دستورات اسلام و آنچه منتسب به غرب است ، می باشد !

از راهنمایی شما متشکرم .

سهبا چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:46 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلامی دوباره . ظاهرا عادت کرده ایم به بحث در خانه دیگران !‌ من شرمنده ام . و اما مجبورم همینجا پاسخ دانیال را بدهم .
شما مطمئنا این دو پست اخیر مرا خوانده اید . آن قسمتی که ایشان در اینجا نشانه به بازی گرفتن من از دین مثال آورده اند ، دقیقا نکوهشی بود در بازی کثیف سیاست که علاوه بر بازیچه قرار دادن جان و زندگی مردم کشورم ،‌دین را نیز بازیچه قرار می دهد و جوان کشورم را از آن دور می کند (‌چه من خوشم بیاید ،‌چه نه ،‌این اتفاق افتاده و روز به روز بیشتر می شود !)‌ این که شما این مورد را با شهادت عزیزان این مملکت که به خاطر عقایدشان جنگیده اند ،‌مقابله می کنید مرا شگفت زده می کند . برایم حرف از فهمیده می زنید و شهید رضایی !‌ چرا فکر می کنید من با آنها کمتر از شما آشنایم و کمتر ازشما به آنها الفت و ارادت دارم ؟ چرا فکر می کنید من از آنور این مرزهای دوست داشتنی آمده ام که با دینم و با کشورم بجنگم و تمام آن چیزهایی که برای من هم مانند شما مقدس هستند را به سخره بگیرم ؟ فراموش نکنید ده سال فاصله سنی من و شما ،‌مرا با دردهای این عزیزان بیشتر از شما آشنا کرده !‌ من هم درد کشیده ام در این زمینه !‌و نیازی به گفتن نمی بینم . حداقل اینکه اعتقاداتم را پیراهن عثمان نمی کنم برای خودم !
عادت نکرده ام که هر چیزی را به آسانی بپذیرم . تا وقتی باورم بر درستی چیزی قرار نگیرد آن را قبول نخواهم کرد . حداقل حسن این ارتباطات مجازی ،‌تعامل اندیشه هاست . همانگونه که با همه تفاوتها ،‌من خوشنودم از این ارتباط دوگانه ام با سرکار خانم سعادت یار ، با تنفس عزیز و همینطور با خودتان . من نمی توانم این حسن ها را ببینم و دم نزنم . اما شما ظاهرا جز پافشاری بر مواضع خودتان راه دیگری بلد نیستید . و متاسفانه گاه به همین دلیل حرمت ها را هم نادیده می گیرید . و همین دلیل باعث شده علیرغم همه احترامی که برایتان قائلم ،‌من نیز گزینه دوری و دوستی را برگزینم . خوب است که حداقل در این مورد به یک تفاهم منطقی رسیده ایم !‌
می دانم که در باب کلام و بهره گیری از ادله کلامی ،‌هرگز به پای شما نخواهم رسید . به همین دلیل از شما خواهشمندم در این مکان بحث را ادامه ندهید .
تنفس عزیزم ، جسارت مرا ببخشید .

علیرغم میلم برای حفظ امانتداری مجبور به تایید کامنت می باشم !
من علاقه مند به دوستیها هستم....

سهبا چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:10 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

عزیز ، نوشتم که تایید کنید !‌ فقط از ادامه بحث خوشنود نخواهم بود .
من هم مثل شما به دوستیها و حفظ حرمتها علاقمندم .
باز هم ازشما عذر می خواهم . شبتان خوش .

خواهش می کنم !
من هم از دیدار شما در این کلبه خوشحالم.
شب شما هم بخیر

محمد چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:22 ب.ظ http://www.hubut.blogsky.com

باز هم سلام:
اشکال از جایی شروع می شود که ما به خودمان تلقین می کنیم که:همه چیزهایی که ما میدانیم نص صریح است و غیر قابل اشکال!برادر و خواهر من،در خود دین مترقی اسلام ناب،شیعی وقتی از فقاهت سخن گفته میشود،این همان تطبیق زمان و مکان است که به عهده فقیه گذاشته میشود و...که شما سروران بهتر از بنده میدانید.در بسیاری از علوم هم ما هیچی !!نداریم باید این را قبول کنیم که یا نداریم ،یا کار نکردیم،یا می شود بسازیم و...در هر صورت باز هم خدمت تنفس عزیز قدر دانی میکنم که این چنین مطالب چالشی را مطرح میکند و خصوصیت وبلاگ و... همین است که از هم یاد بگیریم،من که از هر چهار نفر شما در این باب،بسیار آموختم.محمد.

سلام
حسن نقد همین است که از نقطه نظرات هم بهره مند شویم .
شما اختیار دارید...

دانیال چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:20 ب.ظ

عریضه ای نوشته بودم ولی وقتی میبینیم فحوای آیه یجادلونک فی الحق بعد ما تبین جاری و ساری گشته از درج آن منصرف گشتم ، چه آنها که ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم شده اند ، فرصت پرواز نخواهند یافت و چشمشان به حقیقت روشن نخواهد گشت الا بعد از مرگ ! دیگر در این باب سخنی نخواهم گفت چه اگر خود ادراک داشتند در قبال حرف حق حق جبهه نمیگرفتند ُ جالب آنکه اگر دیگری برایشان بنویسد که پیامبر مطرب بوده و دف میزده خیالشان آشفته نمیشود ، دیگری که بگوید حجاب قانون بی خودی است من انکارش میکنم ، آنجا دیگر نمیگویند این چه سخنی است ، یک کامنت هم یک کامنت هست که باشد ، بگذریم که اکسیژن تحملم رو به پایان است و خدا بهترین داور است !
__________________________
و خدمت برادرم آقای خاکی :
عارضم که همان طور که بنده در حوزه اقتصاد و هوافضا و .. اجازه وارد شدن ندارم ، بحث از حوزه دین نیز مختص به صاحبین عقل و اندیشه و اسلام شناسان عالمی است که نسبت به دین از زوایای مختلف اشراف کامل علمی دارند و نیز حقیقت دین واحد است و دو تا نیست و همه چیزهایی که ما میداینم اگر در مقام مسئله گو و پاسخنگوی دین باشیم حتما حقیقت است و مگر میشود انسان به چیزی که باور دارد حقیقت نیست ایمان داشته باشد ؟ لذا اگر حضرتعالی به عنوان مقلد ، در حوزه دین نقد یا نظری دارید ، با ذکر دلیل و مستند عقلی نقلی شرعی فلسفی و هر آنچه مستمسک میدانید رو کنید ، تا به کشف حقیقت واحده که همان صراط مستقیم است نائل شویم و پس از کشف حقیقت به حقیقت غیرت ورزیم از جنس همان غیرتی که در دوران جنگ به خرج دادید و امروز اینجا هستید و فردا آنجا که باید دستگیر من و امثال من باشید ...

سراج الدین پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:03 ب.ظ http://aldin.blogfa.com/

سلام
از این که ما را در زمینه ازدواج آگاه کردید ممنونیم.

سلام
خواهش می کنم

محمد جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:03 ب.ظ http://www.hubut.blogsky.com

سلام:
باز هم از تنفس تشکر میکنم که حیاط خلوتی را برای من باز کرده تا
در همین محل ابراز نظر کنم ،گرچه شاید نظرم غلط باشد!
خدمت آقا دانیال عرض کنم که من وارد مقوله تخصصی دین نشدم
ضمن اینکه اگر اینقدرها که شما میگید،تخصصی و سخت باشد،
بعید میدونم اینهمه طرفدار داشته باشه که بخوان جونشونو براش
بدن! من کلیاتی از تحمل یکدیگر گفتم، اگر دوست داشتید تحمل
کنید اگر هم ندارید،.... من دوستتان دارم.محمد.

من هم سلام عرض می کنم خدمت شما
خوش آمدید ...

دانیال شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:59 ق.ظ http://www.danyal.ir

تحمل میکنیم محمد جان ، غیر از تحمل کار دیگری بلد نیستیم
من هم دوستتان دارم !

صبرتان پایدار .

س دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:55 ق.ظ http://EISILA

سلام
مورد۲-۳-۴-۵-۸ را خیلی تصدیق می کنم.

سلام

مورد ۹ از عواملی است که در رفتارهای فرد بدون اینکه آگاهی داشته باشد بسیار تاثیر گذار است !

متشکرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد