تنفس

به نام آنکه فکرت آموخت

تنفس

به نام آنکه فکرت آموخت

بدرود

اینجا را حذف کرده بودم اما به درخواست نرگس عزیز که همیشه خیلی محبت و لطف داره ، به این کلبه و سرا ، گذاشتم بمونه شاید کسی احساس خوبی داشته باشه ! اما من فکر میکنم مهم آدمها هستند که توی دلها جای دارند .

بدرود

نظرات 70 + ارسال نظر
دانیـالــ شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:27 ب.ظ http://www.danyal.ir

مرا دریاب ، از فراق اگر میمیرم ...

نرجس شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:37 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام . پشت تلفن گفتم , بازم میگم , این خونه یه حس عجیبی از آرامش و اطمینان و امنیت به من میده که هیچ جای دیگه پیدا نمیکنم . هر وقت به یه تکیه گاه آروم و منطقی و مهربان فکر می کنم , ناخودآگاه شما به یادم میاین و میام این صفحه رو باز می کنم و از دیدن اسمتون , خوندن نفسهای عمیقتون و شنیدن آهنگ قشنگ وبلاگتون , آرامشم رو پیدا می کنم و برمی گردم . میدونم که شما همیشه بهترین تصمیم ها رو می گیرین , اما به خاطر دل من و دیگر دوستانی که اینجا به امیدی میان , ازتون خواستم اینجا رو نگه دارین واسمون که پل های ارتباطی دوستان کاملا حذف نشه ! ممنون که این لطف و فداکاری رو در حقمون انجام دادین . مثل همیشه شرمنده شما و روح و دل بزرگتون شدم عزیزترینم .

همیشه سلامتی و شادمانی شما و خونواده عزیزتون رو از خدا میخوام . موفق باشید مهربون . بازم ممنونم .

سید عماد الدین حسینی نیا شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:53 ب.ظ http://hoseini1111.blogsky.com/

یاحق
عاشقان را شادمانی و غم اوست...دست مزد و اجرت خدمت هم اوست
بنام مبارک تمام تجلیات حضرت حق و با سلام و درود خدمت همه ی دوستان و یاران حقیقت...این وبلاگ بر آنست تا کتاب ×نام من حسین است× را که اخیرا منتشر شده بصورت هدیه و بدون دریافت وجهی بدست دوستداران و تشنگان راه وصل و عرفان برساند در حقیقت هدف ما از این وبلاگ با عنایت آقا امام حسین(ع) احسان حسینی است البته نه از نوع همیشگی شربت و حلوا بلکه از نوع کتاب! در صورت تمایل آدرس دقیق پستی تان را به همراه نام به این وبلاگ بصورت نظر خصوصی ارسال نمایید لازم بذکر است آدرس شما کاملا بصورت محرمانه و خصوصی در وبلاگ محفوظ خواهد ماند...امید که کربلا را ببینیم و حسینی باشیم و حسینی بمانیم...سید عماد الدین حسینی نیا

هستی شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ب.ظ http://aftabealamtab.mihanblog.com/

سلام بر عزیزترین و مهربان ترین کسی که شناختم
مهربان بانوی گلم اگر کاری کرده ام که باعث ناراحتی تان شدم و ما باعث رفتن شما / من را عفو کنید و شرمنده ام
می دانید که الان بیش از همیشه به بودنتان نیاز دارم بیش از همیشه و بعدا هم بیشتر از الان .
تنهام نذاریننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
دوستتون دارم یک دنیا

مریم شنبه 3 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:49 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogfa.com

هستی یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:26 ق.ظ

سلام خانم تنفس عزیزم
خب خدا را شکر خیالم راحت شد
منتظر بازگشتتون می مانم

سمیرا یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:04 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

چرا آخه؟ چرا همه دارن میرن؟

س یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:01 ب.ظ

سلام
صحبت با شما را گذاشته ام سر فرصت که بگویم باشید خیلی بهتر است از نبودن
همین که گفتم
----
ببخشید شوخی کردم و البته که نمی توانم نبودنتان را بپذیرم.

من معتقدم باید طوری با این ریتم ملایم و نرم اینترنت همراه بود.
قرار نیست که وقتمان را به بطالت بگذرانیم. اگر حرفی هم از طنز و شوخی و گفتگوهای ظاهرا بی حاصل می شود به هر حال تفریح بیچاره ی ماست!!

س یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:03 ب.ظ

بدرود را یک الف بیافزایید تا بشود:
با درود و سلامی دوباره مطلبی زیبا برای خانم س می نویسم.

س یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:05 ب.ظ

ما حالا حالا سوالات دارریم از محضر مشاور عزیزمان
مگر نمی بینید بچه ها سروصدا می کنند و د..... هم مدام اذیت می کند؟! بی قراری می کند.

س یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:07 ب.ظ

ببخشید امشب هم کمی مزاح سر مرا گرم می کند!! فردا هزار تا کار نکرده دارم.
به من رحم کنید و نروید حتی اگر گاهی به نیم نگاهی!
----------
و شما نمی روید !
اما اگر خواستید کم بنویسید!!
فقط باشید
خدایا چقدر من التماس کنم!

تنفس (البته این کامنت سین است!! بردا یکشنبه 4 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:55 ب.ظ

وقتی دست ناتوانی را می گیریم و یا با عشقی خالصانه به حرف های انسانی تنها و درمانده گوش می سپاریم یا گره از کار کسی می گشاییم ٬پروردگار مجال حضور بر زمین یافته است....
---------------------
تنفس زمین!
می دانی جانشینی خدایی! بنشین به تخت صدارتت

ممنونم از اینهمه محبت و لطف و مهربانی و وفای شما !
من هستم در خدمت شما بزرگوار !
اصلا امر بفرمایید میام خدمتتون بلکه آن سرزمین را هم ببینم ...
........
شاید ندانید که چقدر خوشحال می شوم وقتی با عزیزان مزاح می کنید
صدای خنده ها و شادی هایتان را هم از ذوق می شنوم !
برقرار باشید همیشه ....

س دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:53 ق.ظ

سلام
خوشحال می شوم از حضور شما
صدای خنده ای از من برنمی آید
من می خندانم

بزرگمهر مادر مریم دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:04 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogfa.com

سلام عرض می کنم خدمت شما خانم تفس عزیز که تعاریف شما را از زبان دخترم بسیار شنیده ام طوری که نشنیده و ندیده می شناسمتان نمی دانم چرا اما اصرارهای مریمم باعث شد مزاحمتان شوم و به قول خودش پا درمیانی کنم اول از همه درباره ی مجاز و دنیایش می گویم همیشه هم گفته ام که دنیای مجازی مثل یک شهر بزرگ و تکمیل می ماند شهری با مغازه ها ادارات خیابانها کوچه ها و مهم تر از همه ی اینها انسانهایش خودتان بهتر از این حقیر میدانید که آدمی بیشتر از مراقبت جسمی به مراقبت روحی نیز نیازمند است و شما استاد عزیز و مهربان همانطور که در دنیای واقعی مشاوری بسیار خوب و زبده و پویا و فعال می باشید در این دنیای مجاز هم می توانید در همین زمینه فعالیتتان را ادامه دهید نمی دانم تا چه مقدار به این امر واقفید اما فکر می کنم در شهرهای کوچک چون شهر ما بیشتر نمود پیدا می کند که اگر کسی به مشاوره یا روانشناس مراجعه نماید دیوانه یا کم عقل خطابش می کنند من بارها مراجعانی داشته ام که در اتاق انتظار یا در دفتر کارم به کرات مراقب این بوده اند که کسی آنها را در مرکز نبیند نکند برایش بد تمام شود و بگویند که فلانی دیوانه بود که به مشاور مراجعه کرده است حالا مریم برای من گفته شما با این دل مهربان و صبورتان قرار است عرصه ی مجاز را ترک کنید اگر جسارت نباشد می خواهم پیشنهادی بدهم و آن اینست که یک مرکز مشاوره ی مجاز راه بیاندازید شاید اینجا به دلیل پنهان بودن چهره ها مخاطب راحتتر ارتباط برقرار نماید اگر دوستان خواستند به طور عامه وگرنه به طور خصوصی مشکلات خود را با شما درمیان بگذارند و شما هم در حد ظرفیت این دنیای مجازی پاسخشان را می دهید البته باید در نظر داشت که وقت شما هم در دنیای واقعی از قبیل خانواده (مهمترین مورد) و مشاوره هایتان ارزشمند است اما همین گاه گاه هم حضور داشتنتان می تواند به عدم ناراحتی دوستان که از رفتنات بسیار غمگینند کمک بسزایی کند که مریم من هم جز آنهاست و کاش میدانستید چقدر از رفتنتان غمگین است و با وجود مشغله ی زیاد از من خواست که بیایم و بخواهم که اینگونه به ناگاه ترک دوستان نکنید همین که به قول خودش نفس های عمیقتان هم باشد کافیست
البته شما خودتان بهتر از همه ی ما می دانید که باید چگونه عمل کنید جرا که هیچکداممان از مشغله ها و مشکلات یکدیگر به طور قطع واقف نیستیم
در آخر از شما و همه ی دوستان که زیاده گویی هایم باعث اتلاف وقتشان و وقتتان شد عذر می خواهم
امیدوارم همیشه در هر جا هستید پاینده و سالم و سلامت باشید

سلام سرکار خانم بزرگمهر
ابتدا ممنون از لطف سرکار و محبتتان ، شما و مریم عزیز و دیگر دوستان بسیار به بنده لطف دارید!
همانطور که فرمودید زندگی متاهلی ،مسئولیتهای خاص خودش را دارد که من اعتقاد دارم تربیت و مدیریت خانواده از بزرگترین مسئولیت ها و مشاغل اجتماعی سخت تر و مشکل تر است ضمن اینکه کسی دو شغل هم داشته باشد !
در مورد مشاوره که فرمودید خودتان بهتر از بنده می دانید که بهترین مشاوره ، مشاوره حضوری است . اما در فضای مجاز هم خوب است به اندازه پرسش و پاسخ اما سرکار خانم بزرگمهر کو وقت و فرصت ؟!
البته من بطور قطع نرفتم گاهی سری به دوستان می زنم و احوالی خواهم پرسید ، اما بهرحال هر کسی در زندگی اهم و مهمی دارد ،که خود سرکار بهتر می دانید .

باز هم بسیار سپاسگزارم از توجه و محبتتان . امیدوارم شما هم موفق و سلامت باشید .

نرجس دوشنبه 5 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:00 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

ممنونم که هستید عزیزترینم . ممنونم مهربانم , ممنونم ...

مریم سه‌شنبه 6 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:05 ق.ظ http://najvaye-tanhai.blogfa.com

اجازه خانم!من با بزرگترم اومدم تا بلکه تنهامون نذارین
باشه؟ تروخدا نرین دلمون براتون تنگ میشه بعد گریه مون میگیره؟
الهی فداتون بشم خانم تنفس تروخدا بمونین باشه؟

سعیده چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:07 ب.ظ http://s73.blogsky.com

سلام عزیزترین
امروز که آمدم و این بدرود را دیدم دلم گرفت ... خیلی
همان روز هم گفتم بودن شما حرمت خانه ی من و امثال من است و آشنایی با شما افتخار
وقتی آنقدر محکم سخن می گویید و تصمیم می گیرید روی سخن گفتن ندارم
بگویم بمانید برای این دل های منتظر
که محتاجند به نوازش ها و تلنگر های گاه گاه شما
و نفس های عمیقتان که اگر نباشند کبود می شوم،نابود می شوم
انقدر با صلابت سخن گفتید که جرأت نکردم بگویم پس ما ...........

همیشه منتظرتان هستم هم اینجا هم در کلبه ی حقیرانه ی خودم

سلام سعیده ی عزیز
همه اینها از لطف و مهربانی چون شمایان است . این را بطور حتم می گویم و من هم در اینمدت که مطالبت را می خواندم این احساس را داشتم که خدا را شکر که هنوز هستند نوجوانانی که بزرگند و فهیم ! و میدانند که چگونه رفتار کنند چگونه حرمتها را نگه دارند و....
من هستم و می آیم و به همه اتان سر می زنم نازنین .

نرجس چهارشنبه 7 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:35 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام عزیزترینم . شبتان خوش . دلتنگ بودم , نیاز به یک نفس عمیق داشتم .... طبق معمول مزاحم شما شدم !

سلام عزیز مهربان .شب شما هم بخیر . خوش آمدی .امیدوارم آرامش قرین لحظه هایت باشد....!

محمد پنج‌شنبه 8 دی‌ماه سال 1390 ساعت 04:12 ب.ظ http://www.hubut.blogsky.com

سلام:
مهربانی مانند سیل خروشانی است که نمی شود جلویش را
گرفت،از هر روزنه ای هجوم می آورد و آب رسانی میکند....
گرچه از سیل باید ترسید،ولی مهربانی خرابی ندارد !!
همه اش آبادانی است...

سلام
مهربانی در قلب انسان به مانند خون در رگها نفوذ می کند و نیرو می بخشد ،حیات می بخشد و گرما می دهد و زنده نگاه می دارد ...

سعیده دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:21 ب.ظ http://s73.blogsky.com

سلام بزرگوار
خوبید؟

سلام سعیده جان
ممنونم ، به لطف شما خوبم نازنین

محمد چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:15 ب.ظ http://www.hubut.blogsky.com

سلام: هنوز هم جایت خالیست..................................................

سلام عزیز بزرگوار
دوستان به جای ما ............................................................

نرجس چهارشنبه 14 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:55 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام عزیزترینم . روزگارتان شاد . دلتنگتان شده ام حسابی . می خواستم تماس بگیرم , اما ....
سری به آلبوم کودکی هایمان نمی زنید ؟!

سلام عزیز مهربان . ممنونم از محبتت . منهم دوستت دارم .... چرا اما ؟!
حتما می آیم !

سرخ تر پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:20 ب.ظ http://sorkhtar.blogfa.com/

سلام

سرخ تر را نیز دریابید

خوشحال میشم .

هستی پنج‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:53 ب.ظ http://aftabealamtab.mihanblog.com/

سلام
یک دختر دوساله به نام انار با آبجوش سوخته حالشم اصلا خوب نیس
شما هر کسی را می شناسین بگین براش دعا کنن
خودتونم براش دعا کنین لطفااااااااااااااااااااااااا
خدایا به مادرش رحم کن
اینم آدرس و شرح کامل جریان
http://nafasjooonam.blogfa.com/

سلام
خوبی عزیزم ؟!

ر حرف آخرم است جمعه 16 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:10 ب.ظ

سلام
باشد
اشکالی ندارد
مهم نیستیم.
همه ی ساعت های تنفس برای خانواده اش
برای داماد تازه اش
و لابد برای بعدی که می آید.
(نو که اومد به بازار ..... وانگهی دریا شود)
بقیه که دل ندارند!
مهم نیست مادر محترم مریم چه گفت یا ....
آیا نمی شد تنفس ، هر از گاه نامه داشته باشد؟
اما باشد؟
------------------------------------------
آدمک ها را برای خوشحالی همه گذاشتم لااقل یک نفسی بکشند اینجا
------------------------------------------------

یکی نوشتم نیامد خوب شد کپی کرده بودم حالا می فرستم شاید بیاید
اصلاح شده را تایید بفرمایید.

سلام بزرگوار
خیلی هم مهم هستید ، برای همین است که حذف نکردم و گاهی می آیم ! چون مهم هستید!
اینقدر که درسهایشان وقت مرا می گیرد که هیچ دامادی نمی گیرد
اما من می گوییم گذر تک تک این ثانیه های سپری گشته عمرم به قدیمی شدن دوستیت می ارزد
شما دلتان بزرگ است و وسیع به وسعت همه ی مهربانی هایتان
راست می گویید شما خوب می خندانید
اما این حرف آخرتان نیست ....
عصر آدینه اتان بخیر

سرخ تر یکشنبه 18 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:53 ب.ظ

سلام

چه آرامشی دارد سکوت اینجا

هر کجا هستید پایدار باشید

سلام
آرامش قلبی قرین لحظه هایتان باد .
ممنونم از لطف و محبتتان برادر
شما نیز برقرار باشید

نرجس سه‌شنبه 20 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:43 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام عزیزترینم . قدر تک تک قدمهای مهربانتان را در سرایم خوب می دانم . ارزش یک لحظه همنفسی با شما را هم .
ممنونم که برای تولدم امدید و در شادیم شریک شدید . هر چند نمیدانم حس روز تولدم را می شود حس شادی دانست یا نه , اما من به شادی دوستان , شادم .
باز هم ممنون . سلامت باشید و پرتوان .

سلام مهربان
امید که سراسر لحظه های زندگیت سرشار از شادی و عشق باشد ، عشق به او ، عشق به مهربانی ، عشق به محبت همان آرزوهای قشنگی که در زاد روز تولدت داشته ای ...
مانا باشی مهربان

داداش محمد چهارشنبه 21 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:50 ق.ظ

سلام خواهر مهربانم
با تو بودن.....

بی تو بودن....

اینها همه حس با بودن را دارند

مست عشق،منتظر حضور شما در کلبه ویرانه من هستش
با بدرود گفتن،دلتان پیش همه است،من این را تجربه کردم

سلام
اینها همه حس با خواهر بودن را دارد ....

سعیده چهارشنبه 21 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:48 ب.ظ http://s73.blogsky.com

سلام
حال شما؟
با امتحانات راهنمایی در چه حالید؟

سلام
ممنونم ،به لطف و مهربانی شما !

فعلا از قرنطینه امتحانات در آمده ایم !
راستی سعیده ،انصاف است من یک سال را چهار بار بگذرانم !
سپاس از همه ی مهربانی هایت

داداش محمد پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ب.ظ

سلام خواهر مهربان
ممنونم از لطفش شما.خوب دلیل بدرود شما به اندازهی شکست ما می ارزد؟
سلامت و تندرست باشید مهربان بانو

سلام
چرا شکست برادر ؟!امیدوارم هر لحظه اتان پر از امید باشد .

شما هم سالم باشید

داداش محمد شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:18 ق.ظ http://sayehsarezendedi.blogfa.com/

سلام خواهر مهربان
من هنوز چشم به امید اینکه این درود برداشته بشه هستم

راستی من به قول این دنیا اپم
منتظرتون هستم

سلام برادر عزیز
همه به امید زنده ایم ....
می خوانمتان .

مادرانه شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:02 ب.ظ http://maadaraneh.blogfa.com

.
.
.
دست من و تو نیست اگر عاشقش شدیم
خیلی حسین زحمت ما را کشیده است ...
.
.
.
اربعین حسینی تسلیت !

کاروان آمد ولی شاهی نبود
بر بنی هاشم دگر ماهی نبود ...

خوش آمدید بر سرای نیمه خاموشمان !
بر شما هم تسلیت باد !

صبراااااا شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:38 ب.ظ

سلام خانوم تنفس

خوبید ؟ کجا می خواید برید ؟؟؟؟؟؟؟
ناراحت شدم دیدم بدرود نوشتید!!!!!

سلام صبرای عزیز

متشکرم از لطفت .
هیچ جایی نمیرم عزیزم ، همین دورو برا هستم ...و محتاج دعایت !

سرخ تر سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:26 ق.ظ http://sorkhtar.blogfa.com/

سلام

امدیم نفس عمیقی بکشیم شاید ریه هامان پر از روح تازه شود اما نبودتان بدترمان کرد ...

دعاگویم همیشه برایتان ...

سلام

امیدوارم نفسهایتان به عمق و وسعت مهربانی اتان پر از طراوت باشد....

ممنونم از دعاگویی اتان برادر بزرگوار

داداش محمد سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:17 ق.ظ

باز سلام مهربانترین

باز دوباره مزاحم تون شدم
با کچل کفتر باز منتظرتون هستم

سلام
اختیار دارید ، شما مراحمید ....
می خوانمتان ....

نرجس چهارشنبه 28 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:16 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام عزیزترینم .روزگارتان شاد . سلامت باشید همیشه . عجیب دلتنگتان شده ام .

سلام مهربانم .
روز و شبت به خیر و شادمانی و سلامتی باشد .
منهم دلتنگت هستم عزیز مهربان

سعیده پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 05:37 ب.ظ http://s73.blogsky.com

سلام
ببخشید انقدر دیر جواب میدم
به لطف خدا منم از قرنطینه در اومدم .. شکر
والا الکی که نگفتن فرزند کمتر زندگی بهتر
مثلا مامان من هر دوره رو دوبار می گذرونه
(الان اگه دست دختراتون بهم میرسید سالم نمیذاشتنم)
شوخی کردم هدف نشوندن گل لبخند روی لبای شما بود وگرنه به تنهایی هاش نمی ارزه
راستی یادم رفت
خوبید بزرگوار؟؟

سلام سعیده جان
هر وقت بیایی خوشحال می شوم نازنین
خسته امتحانات نباشی
فرزندان زحمت دارند ...اما انگیزه و شیرینیه زندگی اند !
اتفاقا بچه ها از خواندن کامنت شما خوشحال هم شدند !
خوبیم به لطف و مهربانی خدا.امید که شما هم سلامت باشی و شاداب مهربان .

داداش محمد جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:08 ق.ظ http://sayehsarezendedi.blogfa.com

سلام مهربان خواهر
من با ادامه داستان منتظر حضور گرمتان هستم.

سلام برادر عزیز
می خوانمت حتی به سکوت !

مریم دوشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:46 ب.ظ

سلام عزیز مهربانم

سلام مریم مهربان

سعیده دوشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 03:42 ب.ظ http://s73.blogsky.com

من حالم خوب نیست یا !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

حالتون هم خیلی خوبه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سعیده جمعه 28 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:10 ب.ظ http://s73.blogsky.com

دلتنگیم بزرگوار

لطف شما بسیار است عزیز مهربان !

دانیال چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:54 ب.ظ http://www.danyal.ir

آیا در تو نباید دلتنگی متجلی باشد ؟!

همین اندازه که خبرهای خوب از زندگیت شنیدم دلشادم !

سهبا چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:07 ب.ظ http://sayesarezendegi.blogsky.com/

جای من در میز سوم
در کنار پنجره خالیست ....

سلام عزیز مهربانم . از لحظه های با شما بودن نوشتم . بر تراوشات قلمم , منت خواندن می گذارید ؟!

سلام مهربان .
صادقانه هایت غرق درمحبت می کند مرا ....

تسنیم جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:34 ب.ظ

سلام تنفس مهربان.امروز که وقتی پیدا کردم به اینجا سر بزنم خیلی دلم برای شما تنگ شده و حالا تازه فهمیدم که شما دیگر نیستید...دلم گرفت.حضور ارام و حرفهای محبت امیز شمارو هیچ وقت از یاد نمیبرم و خیلی ناراحتم که سعادت دیدار شمارو در ان روز نداشتم.شرایطم طوری بود که اصلا امکانش نبود ...وخیلی بابت این مساله ناراحت شدم.به هر حال اگر شرایطی باشد خوشحال میشم ببینمتون.در پناه حق باشید و خدانگهدارتون

سلام تسنیم عزیز .
امیدوارم که خوب باشی ،منهم دلتنگت بودم و کامنت می گذاشتم اما فکر کردم که شاید خیلی سرت شلوغ شده که نمی توانی سری بزنی !
امیدوارم هر جا که هستی سلامت و تندرست و موفق باشی عزیز مهربان .
سهبا پیغامت را رساند ...!
منهم از دیدنت بسیار خوشحال می شوم .
پرتوان و برقرار باشی .

صبرا چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 04:02 ب.ظ

.
سکوتتان تمام شدنی نیست بزرگوار ؟؟؟؟

سلام و رحمت الله بر شمــــــــــا


سلام و درود بر شما
وبلاگم را تعطیل کردم فقط مطالب را به اینجا منتقل کردم عزیز مهربان .
در پناه حق پاینده باشی.

سعیده یکشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:26 ب.ظ http://s73.blogsky.com

الهی با خاطری خسته از اغیار و به فضل تو امیدوار،دست از غیر تو شسته و در انتظار رحمتت نشسته ام
بدهی کریمی،ندهی حکیمی
بخوانی شاکرم،برانی صابرم
الهی احوالم چنان است که می دانی و اعمالم چنین است که می بینی.
نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز،یا ارحم الراحمین بهترین هارا در این روزهای پایانی سال برای دوستانم که از بهترین ها هستند مقدر فرما...آمین

پیشاپیش سال نو مبارک

(از دست من درامان نیستین ها)

ممنون از این دعای خوبت ، ما به دعای دوستان دلخوشیم ....
سال نو بر شما هم مبارک امیدوارم خدای متعال بهترین مقدرات را برایت رقم بزند.

(از آمدنت بسیار خوشحال می شوم عزیز مهربان )

سعیده پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 06:52 ب.ظ http://s73.blogsky.com

به یادتون هستم بانو...اسااااااسی

سعیده نمی دانی آن روزها چقدر به دعاهای تو محتاج بودم و چه تاثیری داشت دعایت به حالم ....

دوستت دارم

سعیده پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:30 ب.ظ http://s73.blogsky.com

خدا رو شکر..خوشحالم
خرداد نزدکیه... برام دعا کنید...خیلی

منم

امیدوارم در تمام امتحانات زندگی ات موفق و پیروز باشی خصوصا امتحانات خرداد ماه عزیز مهربان و با وفا .
منم

سعیده شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:32 ق.ظ

سلام

سلام به روی ماهت

مریم چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:38 ب.ظ http://najvaye-tanhai.blogsky.com

دل در سینه بیقرار و دلتنگ
آخ که نفسی عمیق میخواست
کوچه پس کوچه های بلاگستان در پی سرایی
که نامش آرامش دل بود و هست
بدین جا که رسیدم
فهمیدم که نفسهای عمیق را در این خانه جا گذاشته ام
نیامده ام برای بردن
آمده ام برای همان قرار بیقراری و رفع دلتنگی
سلام خانم تنفس

سلام مریم مهربان
امید که همه ی بیقراری هایت غرق در آرامش و امنیت شود و روزگار به شادی بگذرانی
موفق باشی و پیروز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد